سلام
خداميدونه اين چندمين باريه كه دارم نظر ميدم اما اگه اين دفعه هم ارسال نشد واقعا كلافه ميشم. ميدوني راستش هر وقت ميام با يه بد بختي وبلاگتون باز ميشه و با هزار بدبختي هم صفحه ي نظرات . آخرش هم كه نا موفق هستم به خودم ميگم : دختر تو بين اين صد دويست تا آدم چه حرف مهمي ميتوني بزني كه مفيد باشه . ؟؟ بخاطر همين وبلاگ وميبندم و ميرم . اما امروز هر جوري شده بايد نظرم و بفرستم. شده تا شب هم تلاش ميكنم. اومدم بگم كه خيلي بزرگي بزرگترين آدميكه ديدم. وقتي اومدم توي وبلاگت از رفتن گفتي و از اينكه خسته شدي . هربار ميخواستم بگم كه بمون اما امان از اين خطهاي اينترنت كه امان و از ما گرفتند. ميدوني ما توي يه شهرستان كوچولو زندگي ميكنيم. به قول بقيه بايد به همين چيزا قناعت كنيم. خلاصه اينكه نشد نظرم و درست حسابي بهتون بگم معذرت ميخوام.
اما حالا ميخوام بگم از اينكه هستيد واقعا خوشحالم ودلم ميخواد بازم باهم ارتباط لينك داشته باشيم.
يه چيز ديگه اينكه يادتونه ميگفتيد آدمهارو از روي نوشته هاشون و كاراشون ميشناسيد؟ ميشه بگيد من چجور آدمي هستم؟ خيلي دلم ميخواد بدونم مطمئن باشيد ناراحت نميشم.
خيلي چيزهاي ديگه هم ميخواستم بگم اما نميدونم چرا همشون يادم رفته. خلاصه كه به منم سر بزنيد آپ هستم.