• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : باور نکن!
  • نظرات : 9 خصوصي ، 67 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + غزل 

    بيا برويم رويا ببينيم.


    سَرَم کنارِ گرمي رويا که سنگين مي‌شود
    ديگر حدودِ جهان
    حدود نفسهاي من است.


    سَرَم کنارِ گرميِ رويا که سنگين مي‌شود
    ديگر حدود سالهايم
    حدودِ کودکي‌هاي من است.
    با اين همه خوابم نمي‌آيد
    تنها زمزمه‌ي مداوم زنجره‌ئي شبزي‌ست
    با شعله‌ي صداش، که ولرم و مکرر از تنوره‌ي تيرگي مي‌گذرد.


    (به قول مادرم شب است ديگر ...
    اما خوابم نمي‌آيد، قسم نمي‌خورم)
    بايد به کو کنارِ صبح و شام نيامده بينديشم
    بايد از هزاره‌ي دوش و ساعتِ صد ساله بگذرم
    پس لااقل
    تو سکوتِ بي‌پشت و رويِ مرا
    پيشه‌ي خاموش واژگان مگير!
    بيا ...! بيا برويم رويا ببينيم.

    سيد علي صالحي