وبلاگ :
غريب آشنا
يادداشت :
باور نکن!
نظرات :
9
خصوصي ،
67
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
غزل
هميشه منتظر خبري خوش، خوابهاي ترا مرور ميکنم
گاه در بستر خويش، پهلو به پهلوي گريه که ميغلتم،
با من از رفتن، از احتمال
از نيامدن، از او، از ستاره و سوسو سخن ميگوئي.
شانه به شانهي من
با من از دقيقهي زادن، از هوا، از هوش،
از هي بخندِ هفتسالگي سخن ميگوئي.
خدايا چقدر مهرباني کنار دستمان پَرپَر ميزد و
آينه نبود تا تبسم خويش را تماشا کنيم.
سيد علي صالحي