• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : دليل بودن و نبودنم
  • نظرات : 9 خصوصي ، 103 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    خيلي جالب بود

    ميدونيد چيه؟...چي بگم؟منم خيلي وقت نيست از مكه اومدم ولي ميدوني قبل از اينكه برم چه آرزوئي داشتم؟ميخواستم وقتي رفتم اونجا حال و هواي تو به من دست بده...اولين نگاه به خونه خدا اونطوري بود اما روزهاي بعد ديگه نه تو مدينه هم وقتي خواستيم بياييم مكه و خداحافظي كرديم شايد يه قسمت از حالتو پيدا كردم اما من ميخواستم تو تمام موقعي كه من ميام زيارت اون حال و داشته باشم.ميدونيد چيه؟اين حالات هميشگي نيست شما مثلا اگه شش بار بريد مشهد ديگه واستون اون رنگ و بويي كه اولين بار اونم با دل پر داشتيد نداره.به نظر من اگه گفته بوديد آقا حاجتم اينه كه هر وقت دلم مثل الان براتون تنگ شده بود و احساس كردم به وجودتون نياز دارم منو بطلبيد اينجوري بهتر نبود؟نميدونم...ببخشيد از اينكه الكي نظر ميدم و ...ممنون از نظرتون

    بازم تشريف بياريد

    يا حق

    پاسخ

    صميمانه از بيان نظرت و توجهت ممنونم