گفتا غمت سرآيد
ترسم بر اين صبوري
عمرم به آخر آيد
زنداني ام خدايا
زنداني نگاهش
تا قاصد رهايي
آيا کي از در آيد
با اشک مي سپارم
شب را به ياد چشمت
امشب گذشت بي تو
تا شام ديگر آيد
موفق باشي