درود به دوستم
آرام تر سخن بگو نازنينم
چرا كه در ميان اين همه كر و كور
فرياد هاي حق تو به جايي نمي رسد
سرزمين تو
خاك من
و خاك من ديار توست
روياهاي شبانه ام
پر از نخل هاي سر بلند خوزستان است
و
رنگ ها را با تلالو خورشيد در كارون مي شناسم
آرم تر بگو
آهسته تر
مبادا كه بغض هزار ساله ات
خاكت را
ديار مرا
آزرده كند
و موجي به كارون بيفزايد
كه
اين خاك آباد از خون
اين رود شوينده آن همه خون
حق خود را خواهند گرفت
روزي
از اين همه كور
اين همه كر