به نام خدا
قدم به قدم خاك سرزمين تو را مي بوسم ، خاكي كه به خون تپيدن لاله ها را در آن ديدم و بارها بارها اشك گرم و آه سرد خويش را نثارش ساختم .
خوزستان مظلومي كه ديروز غريب بود و امروز غريب تر ، من هم مي دانم كه آب خرمشهر ،آبادان و اهواز قابل آشاميدن نيست و برق هم قطعي فراوان دارد. مي دانم در گرماي استخوان سوز خوزستان اين همه چه معنايي مي دهد.
برادرم ، سربلندي نخلهاي سوخته و بي سر اروند شاهد اند كه تو و تمام شير مردان و شير زنان خوزستان مهربانت هميشه و در همه حال سرافراز خواهيد ماند .
مقدمت را به وبگاه خويش گرامي مي دارم .