به نام حضرت دوست
سلام غريبه آشنا
سلام اي از ديار و خطه خون و شهادت
سلام بر تو خوزستاني و مردمان دلاور و غيور آن ديار
نه آنچه را كه گفتي قبول نداشته باشم قبول دارم
در مدت كوتهاي كه توفيق حضور و نفس كشيدم ميون همه اونها كه در يك وجه مشترك بودن و آن بسيجي بودن بود
همان بسيجي كه امام دست و بازوي آنها را ميبوسيد
خيلي چيزها را ديدم
اما اين برايم كاملا مشخص شده بود كه اونهايي مقرب شدندو به لباس و رداي زيباي شهادت را پوشيدند كه برگزيده شدند
حتي آن معتاد و يا لوطي ساخته شد و رفت
من شاهد بودم كه كسي فقط براي استفاده از سهميه كنكور آمد
اما آنقدر متحول شد كه در كنكوري بالاتر شركت كرد و قبول شد و به دانشگاه الهي راه پيدا كرد
همه رقم بودند - اما نه آنگونه كه در اخراجيها من ديدم
والسلام
در پناه حضرت دوست