سلام
نظر بنده اين است كه در اين فيام شخصيت اصلي داستان مجيد سوزوكي نيست بلكه آدم هاي اطراف دار ودسته مجيد سوزوكي است ونحوه برخورد آنها يكي مثل آقاي هاشمي وهمان روحاني مسجد برخورد مي كنند ويكي كه شيشه خورده دارد مثل حاج آقا مسول ثبت نام كهخودش پاش به جبهه نرسيده واگر رفته به خاطر ترس از مردم بوده .
دوم اينكه امثال مجيد سوزوكي در جبهه بوده اند يكي به خاطر حقوق مي رفته يكي بخاطر شيطان و....ولي محيط اصلي جبهه دست هاشمي وامثال ايشان بوده است در نتيجه مجيد ودار ودسته اش هم در اين محيط ذوب مي شده اند
نميدونم مستند اعتراض به اخراجي ها رو ديديد يا نه؟
ده نمكي رو كه آوردن شب شيشه اي يه عكس نشون داد كه : مجيد قصه من اينه!
با خانواده اون عكسه مصاحبه كرده بودن.......
خيلي ناراحت بودن و ميگفتن كه مجيدشون اصلا اينجوري نبود كه عاشق و لات و چاقوكش و حرف بد بزن و..........
جالب بود
اگه پيداش كردين ببينين.
موفق باشي
سلام مجدد.
توي وبلاگ از دوستان سوالي پرسيدم. خوشحال ميشم شما هم نظر بديد.سربلند بموني.خدانگهدار
من همون اول هم گفتم . كسي مخالف اين نيست كه شهداي ما همه شون امامزاده بودن ولي حرفم اينه كه چرا به يه شهيد دروغ نسبت مي دن. بازم مي گم اگه اين پست رو نخوندين حتما با دقت يه نظر بهش بندازينمجيد سوزوکي ،مجيد خدمت نيست http://qafelehshohada.parsiblog.com/248756.htm
التماس دعاي فراووونيازهرا
آخخيييييي بالاخره يكي پيدا شد كه مث من فكر كنه! انگار شهدا همينجور يه هو 20 ساله متولد شدن و رفتن جبهه انگار نه انگار كه اونها هم ادم بودن درست مثل ما تازه تو دوراني زندگي كردن كه جامعه مثل الان پاك نبوده خيلي چيزها ديدن و شنيدن ولي تونستن به درجه اي برسن كه شهيد بشن خوب همين هم هست كه ارزش قدر دونستن رو دارن. ولي متاسفانه ما از شهيد فقط لحظه شهادت رو مي بينيم و بس و اين اشتباهه . من هم مثل تو پاي اخراجي ها گريه كردم. قشنگ نوشتي. موفق باشي. التماس دعا
من هم با "اخراجي ها" اشک ريختم. درست در همان لحظه اي که نارنجک روي زمين افتاد و مرد ميدان مردانگي اش را نشان داد... پريد روي نارنجک.
و باز هم در همان لحظه اي که سيد اولاد پيغمبر, خودش را تنبيه کرد: بشينم... برپا!
و من فهميدم که چقدر پرت بوده ام از مرحله! که تا کنون همه ي ايراد ها و تقصير ها به گردن نسل چندمي ها مي افتاد, غافل از اينکه همه به سهم خودشان مقصر بودند.
و... اين قصه سر دراز دارد...
سلام دوست عزيز
نمي شه به اين راحتي در مورد اخراجي ها قضاوت كرد نمي شه گفت كه كاري نادرست بوده حتما اون هم واسه خودش يه عقايدي داشته
به اميد ديدار
اخراجي ها.....بهدني نظرمو مي گم .....
غمنامه سرزمين ما تمومي نداره
اين سرنوشت ماست
معلوم نيست كه كي نفرينمون كرده
معلوم نيست كه كي كشور مون رو دوست داره
شايد هيچ كس
شايد يه سري اجنبي دارن حكم راني ميكنن و كشورمون رو دستي دستي به لجن ميكشن
من ميترسم كه ديگه زندگي كنم
هر روز دعا ميكنم كه امام زمان زودتر ظهور كنه
آخه از اين همه غم خسته شدم
شهدا رفتن و جوونامون موندن كه از بين برن
غيرتشون با مواد و شراب از بين رفت
آيا واقعاً كسي هست كه پيگيري كنه؟
يا فقط براي اين مسائل حاضرن
آرزومند آرزوهاي سبزت
خوبيد
تو فيلم اخراجي ها اينش واقعا خوب بود كه مي گفتن ادماي ساده از ادمايي كه ادعاشون ميشه غيرتشون بيشتره
مرسي اومدي
موضوع خوبي بود
باي
انگار نزديک است وعده حق قرآن عظيم که « ان الارض يرثها عبادي الصالحون » و انگار دور نيست روزي که جماعت در اقصي قامت بندند و بعد « الحمد » ، « الفتح » بخوانند ...
اولا كه حسابي با حرفاتون موافقم
دوما كه دقيقا درسته چرا با يد اينقدر شهدا دست نيافتني به نظر بيان كي گفته ما نميتونيم مثل اونا باشيم تازه وقتي رزمنده ها از خاطراتشون تعريف مي كنند درصد قابل توجهيش جالب وخنده داره عشق زميني هم يه پله است به سمت عشق واقعي هيچ دليلي نداره كه وقتي اسم شهيد اومد همه گريه كنند بلكه بايد خوشحال باشيم كه همچين ادمايي هم داشتيم
من كه وقتي فيلم اخراج ها رو ديدم يه نفس راحت كشيدم چون خيلي از حرفايي كه من نتونسته بودم بگم گفته خدا خيرشون بده
مطلب شما هم عالي بود ممنونم