سلام
تسليت ميگم.
شعري كه از قيصر امين پور هميشه تو ذهنم هست اينه:
حرفهاي ما هنوزناتمام...
تا نگاه ميکني وقت رفتن است
باز هم همان حکايت هميشگي
پيش از آنکه باخبر شوي
لحظه عزيمت تو ناگزير مي شود
آي...
اي دريغ وحسرت هميشگي
ناگهان چقدر زود دير مي شود
بابت لطفي كه نسبت به من داشتي ممنون