سلام
ناصريا را دوست نداشتم. صداش را مي گم
ولي عاشق سروده هاي قيصر امين پور هستم. چقدر درس مي گيرم هميشه از خواندن شعرهاش:
سراپا اگر زرد و پژمرده ايم ولي دل به پاييز نسپرده ايمچو گلدان خالي، لب پنجرهپر از خاطرات ترك خورده ايم اگر داغ دل بود، ما ديده ايم اگر خون دل بود، ما خورده ايماگر دل دليل است، آورده ايماگر داغ شرط است، ما برده ايم اگر دشنه دشمنان، گردنيم!اگر خنجر دوستان، گرده ايم؟!گواهي بخواهيد، اينك گواه: همين زخمهايي كه نشمرده ايم!دلي سربلند و سري سر به زير از اين دست، عمري به سر برده ايم.
پايدار باشي