سلام...چه عالي نوشتين..از شهرتون ..از ديارتون...از عشقتون...ميدونين يه حسي بهم داد...ادمو ياد چيزاي قشنگي ميندازه...ياد انسانيت...والبته ادمو ياد يه تعداد كم لطفي هاا...كه واقعا نارا حت كننده س...كاش ادما ..يعني همشون به خيلي چيزا اهميت ميدادن كهالان داره يواش يواش فراموش ميشه....و اين درد بزرگيه....
درودممنون همشهري از اين همه لطفتراستي من كلي از شما سوال دارم كاش مي شد يه بار بيياين تو مسنجربه هر حال من شما رو اد كردم با همين آي دي كه تو وبتون بود الان مي خوام لينكون كنمبازم ممنون و به اميد ديدار
سلاممن امروز اولين باريه كه وب شما رو مي بينمخيلي زيبا حرف دل همه خوزستاني ها رو زدي ولي با كلمه نجابت مخالفممردم خوزستان اگه حرفي نمي زنن به خاطر اينه كه ميگن حوصله دردسر نداريم. تا مياي يه اعتراضي چيزي داشته باشي مي گن بشين تو هم حوصله داري ؟دنبال دردسري هادر صورتي كه نگفتن ها دردسره حرف براي گفتن بسيار استموفق باشي
سلامواقعا ببخشيد خليلي معذرت ميخوام كه دير كردمخيلي زيبا بود من كه خوزستان رو نديدم اما با اين همه تعريفي كه شما كردي بايد هرطور هست بيامحالا نميدونم شما مشهد منو ديدي يا نه؟ممنون از حضورت موفق و سلامت باشييا علي
سلام غريب آشناي عزيزحرفي رو بزن كه بتوني بنويسي... چيزي رو بنويس كه بتوني پاشو امضاء كني... چيزي رو امضاء كن كه بتوني پاش بايستي! (ناپلئون)يه كم زود زود آپ كن(يكي مي خواد به خودم بگه ها)بازم با اينكه خونده بودمش ولي دومرتبه خوندم.خيلي قشنگ مي نويسيتا بعد علي يارت
http://abitarin92.mihanblog.com/
سلام من كه امدم حالا تو بيا و در ضمنشهر خون شهر عشق
سلاممعذرت مي خوام کنظور خواستي نداشتمدر اومدي!!!!!!
غريب آشنا ي عزيز...با اينحال تمامي اينها ميگذره...باور کن که دختر خورشيد فقط يک کمي خسته است!!!زود خوب ميشه!!!ممنون که مثل يک برادر نگران حالمي!!!راستي اون دوست ديگه ي وبلاگت همون کسيه که من ميشناسمش؟؟؟پس چرا فقط اول اسمش رو گفتي؟؟؟ولي ممنونم که حضورم توي وبلاگت برات مهمه...همونطور که براي من مهم و هميشه نظراتت از بهترين نظرات وبلاگم بوده!
سلام غريب آشنا...اول يه توضيح كوچولو بدم؟؟؟كامنت قبلي كنار اسمم يك به مادربزرگ اضافه داشت كه شرمنده!!!كامنت مال خود خود شما بود نه مال مادربزرگ!از قبل مونده بود!
راستي غريب آشناي عزيز...تعارف نکرده بودم...ميدوني حال من مثل چيه؟؟خوبم!!!ولي تو باور نکن!!!نميدونم با گفتن اينکه بگم هيچ تغييري نکردم اوضاع درست ميشه؟؟؟ميدوني من يه عهدي پنهوني بين خودم ومعلوم همون دوستمون بستم!اينکه نبايد آبروي اسم دختر خورشيد رو ببرم!آخه نميفهمم غم و غصه کجا و دختر خورشيد کجا!ولي من دختر خورشيد خوبي نيستم چون غم و غصه مياد سراغم!
پروانهها قنديل شده بودند. اين چيزي بود كه حاجي گفت. حالاپروانه كه ميسوزد و خاكستر ميشود چگونه قنديل شده بودند، خدا ميداند....با پروانه هاي قنديل شده به روزيمغريب آشنا قرارمون كه يادت نرفتهدوست دارم از نوشته هاي زيباتون برامونو اهالي غروب شلمچه بنويسياياحق
سلام غريب آشنابا اين نوشته ات انگار يه سفر اومدم خوزستانجالب بودنمي دونستم خوزستاني هستيبه هر حال همه جاي ايران سراي من استاز همين جا يه سلام گرم به گرماي هواي خوزستانخدمت همه خوزستانيا
سلام من به تو اى خاك پاك خوزستان *** درود من به تو اى دشت داغ خون آلودسلام من به تو و خلق رنجديده تو *** كه باختند در اين جنگ جمله بود و نبودبه پايمردى خلق تو هيچ خلقى نيست *** كه استوار چو كوه است و رهسپار چو رودنژاد نامه آزادگان ز خطه توست *** نژادنامه كه را چون تو هست و خواهد بودهزار مرتبه ديدم به دامنت خورشيد *** بر آمد از دل دريا و خفت در دل روددو سال رفته كه در تيرگى نهان شده اى *** توئى كه نفت تو مشعل به عالمى بخشود
سلام .اوني که ماجراشو برات تعريف کردم يکي از دوستام ديده .بهم گفت اوني که ماجراشو برات تعريف کرده بودم گفته هيچ کينه اي نيست ! نمي دونه من دريه در دنبالشم لهش کنم !!!
سلام غريب آشنا عزيزممنونم كه سر زدي خوشحالم كرديصفاي قدمت