سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غریب آشنا
  • غریب آشنا ( سه شنبه 85/12/29 :: ساعت 7:25 عصر)

    تقدیم با عشق:
    به تو
    ای
    مفرد
    مذکر
    غائب...

    تو می آیی ...کجا یا کی؟
    نمی دانم
    تو می آیی ...پس از شب های دلتنگی ...برای صبح یکرنگی
    نمی دانم
    تو می آیی ...برای باور بودن ...دمی با عشق آسودن
    نمی دانم
    تو می آیی ...نگاهت آشنا با من ...سلامت بوی پیراهن
    نمی دانم
    تو می آیی ...پس از باران ...به دستت شاخه ای ریحان
    نمی دانم
    تو می آیی ...سبک چون پر ...برای لحظه ی برتر
    نمی دانم
    تو می آیی ...چو آیینه ...دلت شفاف و بی کینه
    نمی دانم
    تو می آیی ...برای من ...برای کوری دشمن
    نمی دانم
    تو می آیی ...تنت شبنم ...دلت بی غم
    نمی دانم
    تو می آیی ...خدا با تو ...تمام لحظه ها با تو
    نمی دانم
    تو می آیی ...تو می آیی ... چرا امشب نمی آیی؟
    نمی دانم



  • کلمات کلیدی : عمومی، بالاتر از زمین


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    عیادت
    پست چهلم : پایان
    حرف حق
    فقط عزاداری؟
    آخرین خدانگهدار
    غریبه
    خاطره
    دردهای من نگفتنی است...
    غریب
    این را همه می دانند
    ابرااا
    عجب آواز خوشی در راه است
    [عناوین آرشیوشده]