• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : نخل ها...
  • نظرات : 20 خصوصي ، 154 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    راستي...يه چيز ديگه هم منو خيلي آزار ميده...تو خوابگاه كه رفتم بيشتر متوجه شدم و دلم براي مظلوميت شهداي اين خطه خونرگ سوخت. تا ميگفتم آباداني هستم(فكرشو بكن...شهري كه پر از خون شهيده) ميگفتن به ظاهرت نمياد.ميگفتم آخه چرا؟

    ميگفتن: اسم آبادان كه مياد آدم ياد رقص و آواز ميفته