• وبلاگ : غريب آشنا
  • يادداشت : مادر
  • نظرات : 63 خصوصي ، 88 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    دارم گريه ميكنم

    ميدونم دردت چيه

    خوب مادره

    دل داره

    ازين ميترسم نكنه بچه منم همين حرف رو بزنه

    چيكار كنم كه اين حرف رو نزنه ؟

    تو بگو

    مادرت رو دوست داري

    منم دوستش دارم

    همه مادرا رو دوست دارم

    دلم آتيش ميگيره براشون

    اشكاشون رو ديدم

    غماشون رو ديدم

    خوب اون كه تقصيري نداره

    خوب نيمتونسته از چشات بخونه

    بهش ميگفتي

    با زبون

    خدا زبون رو براي چي گذاشته؟

    اگه قرار باشه همه حرفا با چشم گفته بشه

    پس زبون به چه كار مياد ؟