ديدمت شبي به خواب و سر خوشم/ وه...مگر به خوابها ببينمت/ غنچه نيستي كه مست اشتياق /خيزم و ز شاخه ها بچينمت
سلام نه جدا استاد كلي بهتون اميد وار شدم ...............بارك الله موفق باشيد
بااين هواي سرد و غريبانه ام بسازبا من بمان. به سمت هواي دگر مرو!
اگر روزي چشمهايت را فراموش كنمشايد فكر كني دنيا به آخر رسيدو شايد غرق شوي در توهمات سالهاي گذشتهاصلا ميتواني؛ برويميتواني فراموش كني و بمانييا اينكه عينكت را از چشمت برداريتا ديگر مرا نبيني
موفق باشيد؛ ولي خودمونيم ها...حالا حالاها بايد كار كنيد تا تك بشيدالبته خودت كه تك تكي؛ منظورم وبلاگته...
سلام.خيلي قشنگ بود.اين شعري هم كه توي نظرات وبلاگم نوشته بوديد خيلي عالي بود
شنبه ۱۶ دي ۱۳۸۵ – 21
- [ سه شنبه ۰۵ دي ۱۳۸۵ - 16:50 ] - [ ايميل ]
[ امين ] - [ شنبه ۰۲ دي ۱۳۸۵ - 16:16 ] - [ ايميل ]
به ياد بزرگ استادي كه عشق به تعليم ، ذره ذره ء وجودش را مي گداخت ....تا كه چون شمع ...از ميان ما رخت بربست....هركجا كه باشي ما با توييمو هميشه به ياد خوبيهايتو صبرت....وصبرت..
[ ندا ] - [ شنبه ۰۲ دي ۱۳۸۵ - 16:51 ] - [ ايميل ]
كاش زندگي هم مث اين شعر بود و مث همهء قصه ها...كه هميشه پايان شيريني دارن،....پاياني كه ما آرزوش و داريم....اما زندگي زندگيه و ما هم آدماش...و چاره اي جز تسليم نيس...اولين استاد نازنينم...هر جا هستي خوش و خرم باشي و سلامت....هميشه دوستت داريم خيلي بيش از اونچه فكر ميكني، وخيلي بيش از اون كه تو شاگردات و دوس داري ي ي ي...
[ امين ] - [ شنبه ۰۲ دي ۱۳۸۵ - 08:33 ] - [ ايميل ]
دل من سخت گرفته است از اين مهمانخانه مهمان كش روزش تاريك كه به جان هم نشناخته انداخته است چند تن ناهموار چند تن ناهشيار....
[ امين ] - [ شنبه ۰۲ دي ۱۳۸۵ - 08:34 ] - [ ايميل ]
....به شكوفه ها به بارانبرسان سلام ما را....
سلام نه ديگه اينجا كم اوردمكي حال داره بره ترجمه كنه همينجوري .................................................................................... خوبه بارك الله
You wont admit you love meAnd so, how am I ever to knowYou only tell mePerhaps perhaps perhapsA million times I ask you, and thenI ask you over againYou only answerPerhaps perhaps perhapsIf you cant make your mind upWell never get startedAnd I dont want to wind upBeing parted, broken hearted
سه شنبه ۰۵ دي ۱۳۸۵ - 17:20 • ايميل • وب سايت
So if you really love me, say yesBut if you dont dear, confessAnd please dont tell mePerhaps perhaps perhapsIf you cant make your mind upWell never get startedAnd I dont want to wind upBeing parted, broken heartedSo if you really love me, say yesBut if you dont dear, confessAnd please dont tell mePerhaps perhaps perhaps